امروز چهارشنبه , 30 آبان 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود تحقیق درمورد ديابت
با دانلود تحقیق در مورد ديابت در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق ديابت را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق ديابت ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد ديابت
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:68 صفحه
قسمتی از فایل:
چطور طولانيتر و بهتر زندگي كنيم(ولي نه شيرينتر)
امروزه تعداد ديابتيها نسبت به آنچه كه قبلاً وجود داشت. خيلي بيشتر است(تنها 15 ميليون امريكايي كه نيمي از آنها به اين موضوع آگاهي ندارند، مبتلا هستند)، نه به خاطر آن كه طول عمر بيشتري يافتهاند بلكه از آن جهت كه وقوع اختلال در حال افزايش ميباشد. اغلب كساني كه ديابت ندارند، تصور نميكنند اين وضعيت مشكلات خاصي ايجاد نمايد. تا ميدانند كه آنچه هركس بايد رعايت كند، پرهيز از شيرينيجات است و اگر اين كار كافي نباشد، با استفاده از قرص و انسولين هم ميتوان بالا بودن قند خون را كاهش داد. اما ديابتيها ميدانند كه زندگي تا چه حدي ميتواند دشوار گردد و براي سر و سامان دادن به سبك زندگي خود، پرسشهاي بسياري مطرح ميسازند. سعي كردهام در صفحات آينده از سؤالات فراتر روم.
يكي از واقعيتهاي اصلي كه بايد بپذيريم اين است كه ديابت به تنهايي يك بيماري به شمار نميرود. گرچه همة ديابتيها قند خون غيرطبيعي بالايي دارند، عوامل به وجود آورنده اين بيماري الزاماً يك عامل يا بالا بودن قند خون به تنهايي نيست. مثلاً ديابتي كه در كودكي يا بلوغ ظاهر ميشود و نيازمند انسولين است براي منظم شدن مشكلاتي دربر دارد و اثر مهمي بر كيفيت طول زندگي ميگذارد به عكس، ديابت از نوع منسوب به بزرگسالان معمولاً به انسولين نياز نداشته، سطوح قند خون معمولاً ثابت و خطر تهديد زندگي خيلي كمتر است.
پانكراس، كه در عمق شكم و پشت معده و طبيعتاً روي ستون مهرهها قرار دارد انسولين ميسازد و متابوليسم قند خون را تنظيم مينمايد. در ديابت جوانان يا وابسته به انسولين، مقدار انسولين حاصل بسيار كم است، زيرا سلولهاي خاصي كه آنرا در پانكراس توليد مينمايند بوسيله خود بدن از بين رفتهاند. ديابت جوانان نمونة بارزي است از بيماري خود ايمني، به اين صورت كه اين تصور را براي بدن بوجود ميآورد كه سلولهاي پانكراس، دشمن هستند و بدين ترتيب كشته ميشوند. هنوز مطمئن نشدهايم كه چرا اين اتفاق براي بعضي بچهها ميافتد و براي ديگران نه. تصور بر اين است كه عفونتي ويروسي در ابتداي زندگي باعث اين عكسالعمل عجيب و قريب ميشود. صرفنظر از علل نامبرده زير، اين قبيل جوانان اصولاً انسوليني ندارند. همانطور كه ميدانيد قندي كه ميخوريد بوسيله معده جذب و وارد جريان خون ميشود كه آنرا به هر بافت بدن حمل ميكند تا انرژي لازم براي ادامه حيات را كسب نمايد. براي رسيدن به اين مرحله، ابتدا قند بايد به داخل سلولها نفوذ كند و تغييرات شيميايي مختلفي را انجام دهد و در اين موقع است كه به انسولين احتياج دارد. اگر مقدار اين هورمون كم باشد نميتواند داخل نسوج گردد. فقط در خون شناور ميشود تا با ادرار دفع شود يعني اتلاف كامل چون به عنوان منبع تأمين انرژي موجود نيست بدن به پروتئين و ذخيرههاي چربي متكي ميشود. يا وقتي كه فقدان انسولين جبران نشود تداوم استفاده از چربي و پروتئين به عنوان منبع انرژي جايگزين انسولين به سلسله مراحل طولاني زنجيرهاي و غامضي منتج ميشود كه آشكارترين علامت آن حالت اغما است.
برخلاف اين مورد، در صورت عدم وابستگي به انسولين يا ديابت بزرگسالان، كه معمولاً بعد از سن 40سالگي ظاهر و بين 45 تا 65 سالگي به مرحله اوج ميرسد كمبود انسولين مشهود نيست اصولاً براي اينكه انسولين كار خودش را روي سلولها انجام دهد، بايد سلولها داراي قدرت پذيرش باشند و آن نيازمند وجود گيرندههاي انسولين است. ديابتيهاي بزرگسال بخصوص آنهايي كه چاق هستند، دچار كمبود اين گيرندهها ميباشند. بنابراين معمولاً به اين قبيل افراد انسولين نميدهم. چون به مقدار كافي انسولين دارند. بجاي آن پرهيز توصيه ميكنم. بخصوص اگر فربه هستند و اضافه وزن دارند كه نتيجة همة اينها افزايش تعداد گيرندههاي انسولين است و نتيجتاً قند خون كمتر.
آگاهي از نحوة كار انسولين- نوع مربوط به جوانان در مقابل ديابت سالمندان، گيرندههاي انسولين، نظريةخود ايمني- فقط در دهة اخير حاصل شده است. وقتي كه كتاب پزشكي چاپ اوايل سالهاي 1900ميلادي را ورق ميزدم به علائم ديابت برخورد كردم كه دقيقاً توصيف شده بود. تشنگي، تكرر ادرار، كاهش وزن، افزايش اشتها، خارش و اغما. اگرچه همة آنها را بالا بودن ميزان قند خون ميشناختند ولي مقدر نبود انسولين تا سالهاي 1920 ميلادي كشف شود. نويسنده در همين متن اظهار نظر كرده بود كه اغلب بچههايي كه ديابت دارند فقط 6 ماه تا 4 سال پس از تشخيص بيماري عمر ميكنند. در آن روزها علت مرگ تحليل رفتن قوا يا اغما بود و درمان منحصر ميشد به پرهيز مطلقاً سخت حتي بدون ذرهاي قند يا نشاسته، بدون نان، شير، سيبزميني، هويج و نه حتي يك عدد ميوه. تعجبي ندارد كه اين بچهها چقدر زود ميمردند!
پس از كشف انسولين( كه با اهداي جايزه نوبل قدرداني گرديد) مرگ ناشي از اغما به نحوه حيرتانگيزي كاهش يافت. اما هرچه بچههاي ديابتي به مرحله بلوغ ميرسيدند متوجه شديم كه ديابت عروق را در هر كجا باشند مغز، قلب، چشمها، پاها، كليهها صدمه ميزند به همين دليل است كه اين بيماري هنوز در اين كشور بعنوان قاتل بزرگ و فلجكننده و هفتمين عامل منجر به مرگ محسوب ميگردد. گرچه بچهها آسيبپذيرترين هستند دوره كلي زندگي افراد ديابتي در هر سن و سالي فقط دوسوم عمر نفوس عمومي است. اما ميتوان اين امر را در جهت بهتري سوق داد. مشروط بر اين كه بدانيد بهترين روش سروسامان دادن به بيماري خودتان چيست؟
متداولترين سؤالاتي كه بيماران از من ميپرسند عبارتند از: آيا بايد ميزان سطح قند خون خود را در تمام اوقات در حد طبيعي نگه دارم؟ «گاهگاهي تقلبكردن» چقدر خطرناك است؟ به آنها پاسخ ميدهم اغلب پزشكان اعتقاد دارند ميزان سطح قندخون هرچه در طول سالها در حد طبيعي نگهداشته شود احتمال بروز مشكلات مرگبار ناشي از ديابت كمتر خواهد شد. به عقيده من لزوم رعايت اين نكته بخصوص براي بيماران جواني كه وابسته به انسولين هستند بيشتر است. در مورد بزرگسالان شخصاً اعتقادي به چنين كنترلهاي شديدي ندارم چون عوامل ديگري مانند سيگاركشيدن، فشارخون و كنترل وزن به همان نسبتي كه سطح قندخون مهم است داراي اهميت ميباشند. بنابراين توصيه من به افراد بالغي كه ديابت دارند اين است كه سعي نمايند سطح قندخون را در وضعيتي نگه دارند كه علايم بيماري ظاهر نشود. لازم نيست تمام حواس خود را روي تعداد اهداف متمركز نمايند. ورزش، داروي خوراكي يا انسولين كه اصول و مباني درمان ديابت هستند بايستي به نحوي تنظيم شوند كه عطش فراوان نياز به برخواستن مداوم از خواب شب براي ادراركردن، كاهش وزن، خستگي و موارد ديگر ناشي از بالابودن ميزان سطح قندخون به حداقل كاهش يابد. شايان ذكر است كه اجتناب از پائينبودن سطح قندخون بخصوص در افراد پا به سن گذاشته اهميت فراواني دارد. اين نوع كاهش قندخون بخصوص در افرادي كه مبتلا به بيماريهاي قلبي و عروقي ميباشند خطرناكتر از بالابودن سطح قندخون است. پائين آمدن سريع قندخون نه تنها خطر سكته و حمله قلبي را افزايش ميدهد بلكه به جهات ديگر بسيار خطرناك است. مثلاً اثر حمله مغزي را كه به علت كاهش قندخون اتفاق ميافتد مورد توجه قرار دهيد كه چطور قدرت تفكر شما را مختل ميسازد يا هنگام انجام هر نوع كاري كه نيازمند قضاوت است مانند راندن اتومبيل، يا حتي عبور از خيابان سبب اغما ميشود.